يكي به دادم برسه عشقم منو تنهام گذاشت يكي بپرسه كه چرا طاقت حرفامو نداشت
اين بار چرا اثر نكرد اشكاي چشماي ترم چرا نذاشت بهش بگم حرفايي كه مونده تو دلم
يعني ميشه يه بار ديگه سربذارم رو شونه هاش بگه فراموش مي كنه هرکاري كه كردم باهاش
خدا چرا گريم گرفت خودم ازش خواستم بره طاقت نداشتم ببينم اين همه غصه مي خوره
غريبگي مي كرد باهام غريبه بودم تو چشاش درسته بد بودم ولي چه زود تموم شدم براش
انگار داره ميره خدا يعني دارم خواب ميبينم باور نمي كردم بره اگه نباشه مي ميرم
دارم نفس كم ميارم نبضم ديگه نمي زنه دارم ميميرم اي خدا تازه هنوز پيش منه
اين بار تمومش مي كنم له ميكنم غرورمو ميشم همونيكه مي خواست خدابهش بگو نرو
حس ميكنم آخرشه قصه داره تموم ميشه به پاي رفتنش داره اشك چشام حروم ميشه
پشت سرت نگاه نكن خون گريه هام شروع شده باور نميكردم بري تازه ميفهمم چي شده
برنمي گردي ميدونم هرچي كشيدي بسسته همين برا من بسه كه حلقه ام هنوز تو دستته
چرا تموم نميشه اي خدا ديگه دارم تموم ميشم تازه ميفهمم واسه چي ميگفت ديگه نميكشم
موقع رفتنت گلم اينبار ديكه نگام نكن وقتي ميوفتم روي پات اينبارو صدام نكن
نميدونم كه چي بگم وقتي همه ميگن كجاست بهونه هام تموم شدن ميگم كه راهمون جداست
--------------------------------------------------------------------------------------
ما که رفتیم ولی یادت باشه دیوونه بودیم
واسه تو یه عمر اسیر تو کنج میخونه بودیم
ماکه رفتیم ولی خوب موندی سر قول و قرار
خوب رها کردی دسامو توی اول بهار
ماکه رفتیم ولی مزد دستای ما این نبود
دل ما لایق اینکه بندازیش زمین نبود
ما که رفتیم ولی چشم تو عجب نگاهی داشت
جمله های پر عشق تو چه وعده هایی داشت
ماکه رفتیم ولیکن قدرتو دونسته بودیم
بیشترم خواسته بودیم ولی نتونسته بودیم
ماکه رفتیم توبرو دنبال طالع خودت
ببينم سال دیگه کی میاد تولدت ؟
ماکه رفتیم دل ندیم دیگه به عشق کاغذي
لاقل ميومدي پيشم واسه خدافظي!
موضوعات مرتبط: عکس و مطالب جالب ، ،
برچسبها:













































